دوباره پای میز قمار می روم
گذشته آب از سرم چه بی خیال می روم
به اعتماد حرف تو به پای میز آمدم
تو بی خیال می شوی ، من به اشتباه می روم
به جرم سادگی من تو بی گناه می شوی
و من از این گناه خود به پای دار می روم
برنده می شوی و باز به پای میز دیگری
پی قمار می روی
و من میان غربتم به انزوا می روم
و امشبم به پای تو شبم به صبح می رسد
تو مست مست می شوی و من خمار می روم
همیشه در همین مکان یکی برنده می شود یکی خمار می رود
و در نهایت قمار چه بی خیال و با خیال همه به خواب می روند
یکی ز شادی و سرور یکی ز رنج دردسوز