سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت 7:11 عصر سه شنبه 87/5/29

3***

وقتی تو بودی انقدر دیوانه بودم که یادم رفت تو را ارزو کنم

ولی حال که نیستی می خوام تورا نذر کنم

اما هیچ کس هوای دعاهایم را ندارد

اخر من فقط به چشمان تو سجده می کند

وای باز هم گفتم

اینهم یک رسوایی دیگر.......


¤ نویسنده:

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 
 Atom 

:: بازدید امروز ::
8
:: بازدید دیروز ::
8
:: کل بازدیدها ::
50614

:: درباره من ::

کلبه تنهایی من


ساده ام مثل نگاه کودک،گهگداری آرام مثل آرامش آب ،و دمی چون موج خروشان من همانم که در این تنهایی به خدا و به زمین اندیشم و به انسا نهایی که در این نزدیکی روی سکوی صداقت به امید فردا دل گرمی دارند من همانم که خدا می داند که چه حسی دارم و چه روحی آرام عاقبت با رو حم به سراغ می و مستی و خدا خواهم رفت

:: لینک به وبلاگ ::

کلبه تنهایی من

:: آرشیو ::

یادگاری از مهربانم

:: لینک دوستان من::

****شهرستان بجنورد****
محمد قدرتی
وبلاگ بروبچ باحال خودمون