غربت هوای آلوده شهر من
غربت هوای تنهایی ما در فضای درد
غربت سکوت من و انزوای سرد
غربت نه طعم ادویه داردو نه بوی یاس
غربت به خواب رفتن کارتن خواب کوچه هاست
غربت عروسک زیبای گل فروش
غربت نوای نی وساز دختر فقیر در ناکجاست
غربت تمام حرفهای ناگفته من است
غربت یعنی رفتن من و اشکهای مادرم
غربت همین اشکهاست اشکهای عاشقی
غربت یعنی بزرگ می شوم
در سخت ترین لحظه های ناب
غربت چقدر غریب وبی کس است
غربت یعنی کاغهای موزه در جهان
زیبا ست اما خالی ز صاحب و ملک
دنیا یعنی همین غربت به معنای ناب ناب